افتتاحیه کوتاه «عشق شنگال» به راستی بخشی استثنایی از هنر فیلمسازی به کارگردانی «هازم خودیده» است؛ در واقع اثری شاعرانه که به طور باورنکردنی نشاندهنده یک استعداد در بهکارگیری تدوین و زیباسازی فیلم میباشد. فیلم سطح بالایی داشته و آدمی باید خود را در جای اولیای سلیمان قرار دهد. دومین افتتاحیه نیز مشابه فیلم اول است؛ فیلم «در جست و جوی حقیقت» به کارگردانی «بَسمه سلیمان»، به امید ساختن سبکی نزدیک به مستند، جوان فیلمساز با، هوشی بالا را نشان میدهد، کسی که جسارت و جرأت بازی با فرم و سبک را داشته و مهمتر از همه به شدت خواهان برقراری ارتباط با بیننده است.
به واسطه اين فيلمهاي آغازين، فيلمها بسيار خوبی به نمایش درآمدند، كيفيت فيلمهاي ديگر به معني بيرون راندن ساير رقيبها از دور رقابت است. البته اين ادعا درست نيست كه ديگر فيلمها فاقد احساس و مقوله زيباشناسي هستند، اما متأسفانه به طور غيرباوري، آنها هيچ تأثيرگذاري در هر دو افتتاحيه نداشتهاند. «او گفت، كوتاه به سمت خانه» ساخته «محمود احمد» روايت بسيار قوي از داستان پسري جوان و خواهرش است كه به سرزمين خود در كوباني بر ميگردند شهري كه بر اثر بمباران فاجعهبار تبديل به ويرانه شده است.
مجموعه تركيب اين آثار، منجر به توليد فيلمهای احساسي و عجيب و غريب با مضمون ترور و اميد شده است كه به يكباره صحنههايي از شورش و خشونت را كه در جهان امروزه وجود دارد براي بيننده به تصوير ميكشد. در حالي كه روح انسان كه پديدهاي خارق العاده است هميشه وجود داشته و جاودان خواهد ماند.
٢٢ فوريه ٢٠١٦
نوشته توماس آنستد
دسترسي به نسخه اصلي:
http://www.theupcoming.co.uk/2016/02/22/berlin-film-festival-2016-life-on-the-border-review/